علی بن جعدجوهری، علی بن جَعد، کنیهاش ابوالحسن، عالم و محدّث بغدادی قرن دوم و سوم است. ۱ - غلام ام سلمهوی غلام امسلمه، همسر ابوالعباس سفاح ، نخستین خلیفه عباسی ، بود [۲]
ابنقتیبه، المعارف، ج۱، ص۵۲۵، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
و به سبب اشتغال به جواهر فروشی به جوهری مشهور شد. [۳]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج۱۳، ص۲۸۲.
[۴]
عبدالکریم بن محمد سمعانی، الانساب، ج۲، ص۱۲۵، چاپ عبداللّه عمر بارودی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۲ - تولددر باره تاریخ ولادت وی اتفاق نظر وجود ندارد؛ خطیب بغدادی [۵]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج۱۳، ص۲۸۹.
سال ولادت وی را ۱۳۳، برخی ۱۳۴ [۶]
ابنعدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۶، ص۳۶۴، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
[۷]
محمد بن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۱۰، ص۴۶۰، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/۱۹۸۱ـ ۱۹۸۸.
و بعضی ۱۳۶ [۹]
ابنقتیبه، المعارف، ج۱، ص۵۲۵، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
[۱۰]
ابنحبّان، کتاب الثقات، ج۸، ص۴۶۶، حیدر آباد، دکن ۱۳۹۳ـ۱۴۰۳/ ۱۹۷۳ـ۱۹۸۳، چاپ افست بیروت.
ذکر کردهاند.۳ - فرد ثروتمندعلی بن جعد ثروتمند [۱۱]
محمد بن احمد ذهبی، کتاب تذکره الحفاظ، ج۱، ص۴۰۰، چاپ عبدالرحمان بن یحیی معلمی، مکه ۱۳۷۴.
و در کار خویش صاحب نام بود و مأمون عباسی از او و چند تن دیگر جواهر، میخرید. [۱۲]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج۱۳، ص۲۸۲.
۴ - شخصیتجوهری، بهرغم ثروت بسیار، اهل زهد و ورع و عبادت بود. [۱۳]
خطیب بغدادی، ج۱۳، ص۲۸۲، تاریخ بغدادی.
۵ - مذهبابنقتیبه [۱۴]
ابنقتیبه، المعارف، ج۱، ص۶۲۴، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
[۱۵]
ابنحجر عسقلانی، تقریب التهذیب، ج۱، ص۶۸۹، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
او را از رجال شیعه دانسته است.شرفالدین [۱۶]
عبدالحسین شرف الدین، المراجعات، ج۱، ص۱۵۶، چاپ حسین راضی، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
وی را در زمره آن دسته از محدّثان شیعه بهشمار آورده است که مشایخ اهلِ سنّت از آنان حدیث نقل کردهاند.احادیثی در باره فضائل اهلبیت، خاصه امام علی علیهالسلام، نیز از وی نقل شده است [۱۷]
عبید اللّه بن عبداللّه حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۱، ص۲۸۳، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱ /۱۹۹۰.
[۱۸]
عبید اللّه بن عبداللّه حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۱، ص۴۵۲، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱ /۱۹۹۰.
[۱۹]
عبید اللّه بن عبداللّه حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۲، ص۲۶۸، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱ /۱۹۹۰.
[۲۵]
ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۲، ص۸۳، نجف ۱۹۵۶.
اما نقل چنین احادیثی دلیل بر تشیع او نیست، زیرا مشایخ بزرگ اهل سنّت نیز در باره فضائل اهلبیت علیهمالسلام احادیث فراوانی نقل کردهاند. [۳۰]
عبدالحسین شرف الدین، المراجعات، ج۱، ص۲۵۴ـ۲۵۶، چاپ حسین راضی، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
ممکن است نقد و طعن وی بر برخی صحابه سبب شیعه قلمداد کردن او شده باشد. [۳۱]
محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانه الادب، ج۱، ص۴۲۲، تهران ۱۳۶۹ ش.
علی بن جعد در دوره اتباع تابعین میزیست و، همچون شافعی ، در طبقه نُهمِ محدّثان قرار دارد. [۳۲]
ابنحجر عسقلانی، تقریب التهذیب، ج۱، ص۶۸۹، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
۶ - زحماتوی برای استماع حدیث، به بصره و کوفه و مکه و مدینه سفر کرد و از مشایخ بزرگ احادیث بسیار شنید و کتابت کرد و خود حلقه اتصال میان مشایخ بزرگ حدیث و محدّثان دورههای بعد شد. [۳۳]
محمد بن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۷، ص۲۳۵، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/۱۹۸۱ـ ۱۹۸۸.
۷ - مشایخبرخی از مشایخ وی در حدیث عبارت بودهاند از: مقاتل بن سلیمان (متوفی ۱۵۰)، مفسر معروف قرآن؛ شعبه بن حجاج (متوفی ۱۶۰)، سفیان بن سعید ثوری (متوفی ۱۶۱)؛ مالک بن اَنَس (متوفی ۱۷۹)؛ سفیان بن عُیینه (متوفی ۱۹۸) و قاضی ابویوسف (متوفی ۱۸۲)، [۳۴]
ابنسعد، الطبقات الکبرى (بیروت)، ج۷، ص۳۳۹.
[۳۵]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج۱۳، ص۲۸۱.
[۳۶]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج۱۳، ص۲۸۳ـ۲۸۴.
[۳۷]
ابنخلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان، ج۵، ص۲۵۵.
[۳۸]
محمدمصطفی اعظمی، دراسات فی الحدیث النبوی و تاریخ تدوینه، ج۱، ص۲۷۰، ریاض ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۳۹]
ابنخلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان ج۶، ص۳۷۹.
شاید بهسبب روایت جوهری از ابویوسف، وی پیرو ابوحنیفه دانسته شده است. [۴۰]
ابنابیالوفا، الجواهر المضیه فی طبقات الحنفیه، ج۲، ص۵۴۹، چاپ عبدالفتاح محمد حلو، ریاض ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
۸ - شاگردانمهمترین شاگردان جوهری نیز این اشخاص بودند: یحیی بن مَعین (متوفی ۲۳۳)، احمد بن حنبل (متوفی ۲۴۱)، که احادیث اندکی از جوهری نقل کرده است، بخاری (متوفی ۲۵۶)، ابو داوود سجستانی (متوفی ۲۷۵)، ابوالقاسم بَغَوی (متوفی ۳۱۷)، که مسند جوهری را گرد آورده است، ابوحاتِم رازی (متوفی ۲۷۷) و ابوزُرعه رازی (متوفی ۲۶۴) [۴۱]
ابنابیحاتم، کتاب الجرح و التعدیل، ج۶، ص۱۷۱، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ ـ ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت.
[۴۲]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج۱۳، ص۲۸۱ـ۲۸۳.
[۴۳]
محمد بن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۱۰، ص۴۶۰ـ۴۶۱، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/۱۹۸۱ـ ۱۹۸۸.
۹ - منکر مخلوق بودن قرآنجوهری در زمره محدّثانی است که در باره خلقِ قرآن ، امتحان شدند (محنت). او نخست منکرِ مخلوق بودنِ قرآن شده بود، [۴۴]
محمد بن اسماعیل بخاری، التاریخ الصغیر، ج۲، ص۲۴۳ـ۲۴۴، چاپ محمود ابراهیم زاید، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
اما پس از تهدید به حبس و قتل ، این رأی را پذیرفت. شاید به همین دلیل او به جَهمی بودن متهم شده است. [۴۶]
محمد بن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۱۰، ص۴۶۶، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/۱۹۸۱ـ ۱۹۸۸.
همچنین گفته شده که سبب این اتهام، جهمی بودن پسرش، حسن، بوده که منصب قضای بغداد را برعهده داشته است. [۴۷]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج۱۳، ص۲۸۴.
۱۰ - وفاتدر باره تاریخ درگذشت علی بن جعد اختلافنظر وجود دارد؛ وفات وی را عمدتاً در اواخر رجب ۲۳۰ [۴۸]
محمد بن اسماعیل بخاری، التاریخ الصغیر، ج۲، ص۳۲۹، چاپ محمود ابراهیم زاید، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۴۹]
ابنحبّان، کتاب الثقات، ج۸، ص۴۶۶، حیدر آباد، دکن ۱۳۹۳ـ۱۴۰۳/ ۱۹۷۳ـ۱۹۸۳، چاپ افست بیروت.
[۵۰]
ابنعدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۶، ص۳۶۴، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
[۵۱]
ابنجوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۱۱، ص۱۶۱: ۲۳۲ و ۲۳۴، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
و در ۹۶ سالگی [۵۲]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج۱۳، ص۲۸۹.
دانستهاند.ابنسعد [۵۳]
ابنسعد، الطبقات الکبرى (بیروت)، ج۷، ص۳۳۹.
هم همین تاریخ را یاد کرده، اما اشکال در این است که خود ابنسعد، به گفته غالب مورخان ، یک ماه پیش از این تاریخ از دنیا رفته است. [۵۴]
ابنسعد، الطبقات الکبرى (بیروت)، ج۱، مقدمه احسان عباس، ص۸.
مورخان و رجالنویسان در باره وثاقت علی بن جعد وحدتِ نظر ندارند [۵۵]
فؤاد سزگین، تاریخ التراث العربی، ج ۱، جزء ۱، ص۱۹۸، ج۱، جزء ۱، نقله الی العربیه محمود فهمی حجازی، ریاض ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
برخی وی را حافظ حدیث و ثقه دانستهاند [۵۶]
ابنحبّان، کتاب الثقات، ج۸، ص۴۶۶، حیدر آباد، دکن ۱۳۹۳ـ۱۴۰۳/ ۱۹۷۳ـ۱۹۸۳، چاپ افست بیروت.
[۵۷]
محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری و علی بن عمر دارقطنی، سؤالات الحاکم نیسابوری للدّارقطنی فی الجرح و التعدیل، ج۱، ص۲۴۷، چاپ موفق بن عبداللّه بن عبدالقادر، ریاض ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۵۸]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج۱۳، ص۲۸۳.
[۵۹]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج۱۳، ص۲۸۷ـ ۲۸۸.
[۶۰]
ابنحجر عسقلانی، تقریب التهذیب، ج۱، ص۶۸۹، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
و در مقابل، عدهای، از جمله احمد بن حنبل وی را، به سبب داشتن برخی عقاید، جرح و قدح کردهاند و نقلِ حدیث از او را به کلی منع نمودهاند، [۶۱]
ابنعدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۵، ص۲۱۴، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
[۶۲]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج۱۳، ص۲۸۵ -ـ۲۸۷.
بهطوری که شماری از مشایخ، نظیر مسلم، از او هیچ روایت نکردهاند، [۶۳]
محمد بن احمد ذهبی، الکاشف فی معرفه منله روایه فی الکتب السته، ج۲، ص۳۶، چاپ محمد عوامه و احمد محمد نمر خطیب، جده ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
برخی نیز او را منحرف از حق دانستهاند. [۶۴]
ابنحجر عسقلانی، کتاب تهذیب التهذیب، ج۷، ص۲۵۶، بیروت (۱۴۰۴/۱۹۸۴).
۱۱ - اسباب جرح و قدعبا ملاحظه آرای رجالنویسان، اسباب جرح و قدح علی بن جعد را در چهار مورد میتوان خلاصه کرد: ۱) طعن وی در حق برخی از اصحاب ، [۶۵]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج۱۳، ص۲۸۵ـ۲۸۶.
[۶۶]
محمد بن عمرو عقیلی، کتاب الضعفاء الکبیر، ج۱، ص۲۲۴ـ۲۲۶، چاپ عبدالمعطی امین قلعجی، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
که موجب شده است شماری از مشایخ حدیث کتابت یا نقل حدیث از جوهری را نهی کنند.۲) داشتن تمایلات شیعی، که احمد بن حنبل را به طعن و نقد وی واداشته است. [۶۷]
ابنحجر عسقلانی، هدی الساری: مقدمه فتح الباری، ج۱، ص۴۲۹، چاپ عبدالعزیز بن عبداللّه بن باز و محمدفؤاد عبدالباقی، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
۳) مخالفت با عقاید اهل سنّت، از جمله انکار نکردنِ مخلوق بودن قرآن، چنانکه از او نقل کردهاند که گفته است» معتقدان به خلق قرآن را نکوهش نخواهم کرد». [۶۸]
محمد بن عمرو عقیلی، کتاب الضعفاء الکبیر، ج۱، ص۲۲۶، چاپ عبدالمعطی امین قلعجی، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۶۹]
محمد بن احمد ذهبی، الکاشف فی معرفه منله روایه فی الکتب السته، ج۲، ص۳۶، چاپ محمد عوامه و احمد محمد نمر خطیب، جده ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
۴) اضطراب جوهری در نقل پارهای احادیث از شُعبه، بدین معنا که وی برخی احادیث را به گونههای مختلف نقل کرده است. [۷۰]
مغلطای بن قلیج، اکمال تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۹، ص۲۸۵، چاپ عادل بن محمد و اسامه بن ابراهیم، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
در مقابل، ابنابیحاتم [۷۱]
ابنابیحاتم، کتاب الجرح و التعدیل، ج ۶، ص۱۷۸، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ ـ ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت.
از پدرش، ابوحاتم ، نقل کرده که جوهری در صحت نقل و تغییر ندادن الفاظ حدیث (ضبط) کم مانند بوده است.ابنصلاح [۷۲]
ابنصلاح، مقدمه ابنالصلاح ومحاسن الاصطلاح، ج۱، ص ۳۶۱، چاپ عائشه عبدالرحمان (بنتالشاطی)، قاهره ۱۹۷۴.
نیز وی را در ردیف مالک بن انس و از محدّثانی بهشمار آورده است که استثنائاً میتوان از آنان حدیث نقل کرد.۱۲ - آثارجوهری مجموعه احادیثی را از شعبه و دیگران نقل کرده که حاوی احادیث فقهی و اعتقادی و تاریخی است. شاگردش، ابوالقاسم بغوی، آنها را گردآوری کرده است، که با نامهای گوناگونی چون جعدیات، [۷۳]
محمد بن احمد ذهبی، کتاب تذکره الحفاظ، ج۲، ص۷۳۸، چاپ عبدالرحمان بن یحیی معلمی، مکه ۱۳۷۴.
فوائد علی بن الجعد، [۷۴]
ابنحجر عسقلانی، المجمع المؤسس للمعجم المفهرس، ج ۱، ص۲۲۴، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، بیروت ۱۴۱۳ـ۱۴۱۵/ ۱۹۹۲ـ۱۹۹۴.
مسند ابنالجعد [۷۵]
فؤاد سزگین، تاریخ التراث العربی، ج ۱، جزء ۱، ص۱۹۸، ج۱، جزء ۱، نقله الی العربیه محمود فهمی حجازی، ریاض ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
و حدیث علی بن الجعد الجوهری [۷۶]
ابنحجر عسقلانی، المجمع المؤسس للمعجم المفهرس، ج۲، ص۲۸۲، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، بیروت ۱۴۱۳ـ۱۴۱۵/ ۱۹۹۲ـ۱۹۹۴.
و کتاب علی بن جعد [۷۷]
یاقوت حموی، معجم الادباء ، ج۳، ص۳۸۵.
شناخته میشود.شواهد تاریخی نشان میدهد که این کتاب از همان آغاز میان محدّثان، کتابی شناخته شده بوده و نسخههای متعددی از آن کتابت شده است. [۷۸]
عبدالکریم بن محمد سمعانی، التحبیر فی المعجم الکبیر، ج۲، ص۹۱، چاپ منیره ناجیسالم، بغداد ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
[۷۹]
یاقوت حموی، معجم الادباء ، ج۳، ص۳۸۵.
کتاب مذکور، نخستینبار، به عنوان رساله دکتری عبدالمهدی بن عبدالهادی، در ۱۴۰۵ در کویت به چاپ رسید و بار دوم عامر احمد حیدر، مسند ابنجعد را در ۱۴۱۰/۱۹۹۰ در بیروت به چاپ رساند. کتاب دیگری هم با نام الحدیث یا حکایات شعبه، به علی بن جعد نسبت داده شده است. [۸۰]
فؤاد سزگین، تاریخ التراث العربی، ج۱، جزء ۱، ص۱۹۸، ج۱، جزء ۱، نقله الی العربیه محمود فهمی حجازی، ریاض ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۱۳ - فهرست منابع(۱) ابنابیالوفا، الجواهر المضیه فی طبقات الحنفیه، چاپ عبدالفتاح محمد حلو، ریاض ۱۴۱۳/۱۹۹۳. (۲) ابنابیحاتم، کتاب الجرح و التعدیل، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ ـ ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت. (۳) ابنجوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲. (۴) ابنحبّان، کتاب الثقات، حیدر آباد، دکن ۱۳۹۳ـ۱۴۰۳/ ۱۹۷۳ـ۱۹۸۳، چاپ افست بیروت. (۵) ابنحجر عسقلانی، تقریب التهذیب، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵. (۶) ابنحجر عسقلانی، کتاب تهذیب التهذیب، بیروت (۱۴۰۴/۱۹۸۴). (۷) ابنحجر عسقلانی، المجمع المؤسس للمعجم المفهرس، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، بیروت ۱۴۱۳ـ۱۴۱۵/ ۱۹۹۲ـ۱۹۹۴. (۸) ابنحجر عسقلانی، هدی الساری: مقدمه فتح الباری، چاپ عبدالعزیز بن عبداللّه بن باز و محمدفؤاد عبدالباقی، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷. (۹) ابنخلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان. (۱۰) ابنسعد، الطبقات الکبرى (بیروت). (۱۱) ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، نجف ۱۹۵۶. (۱۲) ابنصلاح، مقدمه ابنالصلاح ومحاسن الاصطلاح، چاپ عائشه عبدالرحمان (بنتالشاطی)، قاهره ۱۹۷۴. (۱۳) ابنعدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸. (۱۴) ابنقتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰. (۱۵) ابنکثیر، البدایه و النهایه، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۱۶) محمدمصطفی اعظمی، دراسات فی الحدیث النبوی و تاریخ تدوینه، ریاض ۱۴۰۱/۱۹۸۱. (۱۷) محمد بن اسماعیل بخاری، التاریخ الصغیر، چاپ محمود ابراهیم زاید، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۱۸) عبید اللّه بن عبداللّه حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱ /۱۹۹۰. (۱۹) محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری و علی بن عمر دارقطنی، سؤالات الحاکم نیسابوری للدّارقطنی فی الجرح و التعدیل، چاپ موفق بن عبداللّه بن عبدالقادر، ریاض ۱۴۰۴/۱۹۸۴. (۲۰) خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی. (۲۱) محمد بن احمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/۱۹۸۱ـ ۱۹۸۸. (۲۲) محمد بن احمد ذهبی، الکاشف فی معرفه منله روایه فی الکتب السته، چاپ محمد عوامه و احمد محمد نمر خطیب، جده ۱۴۱۳/۱۹۹۲. (۲۳) محمد بن احمد ذهبی، کتاب تذکره الحفاظ، چاپ عبدالرحمان بن یحیی معلمی، مکه ۱۳۷۴. (۲۴) فؤاد سزگین، تاریخ التراث العربی، ج۱، جزء ۱، نقله الی العربیه محمود فهمی حجازی، ریاض ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۲۵) عبدالکریم بن محمد سمعانی، الانساب، چاپ عبداللّه عمر بارودی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۲۶) عبدالکریم بن محمد سمعانی، التحبیر فی المعجم الکبیر، چاپ منیره ناجیسالم، بغداد ۱۳۹۵/۱۹۷۵. (۲۷) عبدالحسین شرف الدین، المراجعات، چاپ حسین راضی، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲. (۲۸) محمد بن عمرو عقیلی، کتاب الضعفاء الکبیر، چاپ عبدالمعطی امین قلعجی، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴. (۲۹) محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانه الادب، تهران ۱۳۶۹ ش. (۳۰) مغلطای بن قلیج، اکمال تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، چاپ عادل بن محمد و اسامه بن ابراهیم، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱. (۳۱) یاقوت حموی، معجم الادباء. ۱۴ - پانویس
۱۵ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «علی بن جعد جوهری»، شماره۵۲۳۴. |